بصیرت

بصیرت
 
قالب وبلاگ

 

برخى وصيتهاى امام صادق علیه السلام براى شيعيان
 
صفحاتى از زندگانى امام جعفر صادق (ع)

زيد شحام می ‏گويد: ابوعبدالله (ع) به من فرمود: به همه كسانى كه به نظر تو، مطيع ما هستند و از ما حرف مى‏شنوند، سلام برسان. من همه شما را به تقواى الهى و ورع دينى فرا مى‏خوانم، و اينكه براى خدا كوشش كنيد، راستگو باشيد، اداى امانت كنيد و سجده‏هاى طولانى داشته باشيد و براى همسايگان خوبى باشيد كه محمد (ص)، با اين تعاليم و آموزشها آمده است. امانت و وديعه اشخاصى را كه شما را امين شناخته‏اند و چيزى را به شما سپرده‏اند، چه نيكوكار باشند يا بدكار، به ايشان سالم پس دهيد؛ زيرا رسول الله صوات الله عليه دستور دادند كه حتى نخ و سوزن هم تحويل شود. و به خويشاوندان و اقوام خود صله و احسان كنيد و بر جنازه آنان و در تشييع شان شركت نمائيد و بيمارانشان را عيادت كنيد و حقوق ايشان را ادا نمائيد.

به خدا سوگند، حديث كرد مرا پدرم كه مردى در ميان قبيله‏اى از شيعيان على (ع) شمرده مى‏شود كه وارسته‏ ترين، امانت‏دارترين، راستگوترين، و درزمينه قضاوت، عادلترين آنان باشد و وقتى از افراد قبيله راجع به او سؤال شود كه او چگونه مردى است، پاسخ دهند: چه كسى همانند اوست؟ راستى كه او امين‏ترين و صادق‏ترين ماست .


برخى وصيتهاى امام صادق علیه السلام براى شيعيان

وصيت امام به مؤمن الطاق:

اى پسر نعمان! از مراء و لجبازى دور باشد كه عمل تو را تباه مى‏سازد و از جدال و كشمكش بپرهيز كه تو را هلاك گرداند و از ستيزه جوئيهاى فراوان بپرهيز كه تو را از خدا دور مى‏كند. مردمى در زمان گذشته وجود داشته‏اند كه سكوت را تمرين مى‏كردند و شما سخن گفتن و حرف زدن را ياد مى‏گيريد. جمعى از پيشينيان به قصد عبادت و بندگى، ده سال سكوت مى‏كردند و خود را بدين وسيله مى‏آزمودند كه اگر دراين آزمايش سرافراز بيرون مى‏آمدند، خود را اهل تعبد وبندگى مى‏دانستند، والا مى‏گفتند: من كجا و بندگى خدا كجا؟ مى‏گفتند: كسى نجات پيدا مى‏كند كه از گناه و لغزش و حرف زشت كاملاً بپرهيزد و سكوت نمايد و در دولت باطل، برآزار و اذيت، شكيبا باشد. اينان برگزيدگان، خالصان و دوستان واقعى خدايند و مؤمنان راستين همينانند. به خدا سوگند، اگر يكى از شما در راه خدا زمينى پر از طلا احسان كند اما به برادر ايمانى خود حسد ورزد، با همين طلاها بدنش داغ خواهد خورد و كيفر خواهد ديد.
اى پسر نعمان! هر كس از او چيزى سؤال شود و با اينكه (اجمالاً) مى‏داند ولى بگويد نمى‏دانم، بدون شك با مسائل علمى منصفانه برخورد كرده است. و مؤمن در جائى كه نشسته است، دچار وسوسه حسد مى‏شود؛ ليكن وقتى بلند شد و رفت، حسد و كينه هم از بين مى‏رود.
اى پسر نعمان! اگر مى‏خواهى دوستى برادر دينى تو برايت خالص باشد با او مزاح نكن؛ لجبازى، فخر فروشى و ستيزه نيز منما. دوستت را از همه اسرار و رازهايت آگاه مساز، بلكه به همان اندازه كه اگر دشمن تو آگاه گردد، نتواند ضرر و زيانى به تو بزند؛ چون دوست هم ممكن است روزى دشمن شود.
اى پسر نعمان! بلاغت نه با تيز زبانى و تندگوئى است و نه با پر حرفى بلكه فقط به معنى توجه داشتن و دليل محكم آوردن است.

وصيت امام به حمران بن اعين:

اى حمران! در زندگى خود، به اشخاص پائين‏تر از خود (در مكنت و دارائى) نظر كن و به مردمى كه در توانائى مالى از تو بالاترند نگاه نكن؛ چون در اين صورت است كه به قسمت و بهره خود قانع و راضى خواهى بود و بدين وسيله، به بهره بيشترى از سوى پروردگارت دست خواهى يافت. و بدان كه عمل و عبادت اندك ولى دائم و پيوسته كه بر مبناى يقين باشد نزد خداوند با ارزشتر از عمل و عبادت زيادى است كه براساس يقين نباشد. و بدان كه هيچ ورع و تقوائى، برتر از اجتناب از حرامهاى الهى و خوددارى از آزار مؤمنان و غيبت ايشان نيست. و هيچ زندگى اى گواراتر از خوش اخلاقى و هيچ مالى سودمندتر از قناعت به كفاف، و هيچ جهلى مضرتر از عجب و خودپسندى نمى‏باشد.

وصيت امام به مفضل بن عمر:

تو را و خودم را به تقواى الهى و اطاعت از فرمان او سفارش مى‏كنم؛ زيرا طاعت، ورع، تواضع براى خدا، آرامش، كوشش، عمل به فرمان الهى، خير خواهى براى رسولان او، تلاش در تحصيل رضاى خداوند، و اجتناب از محرمات الهى همگى از آثار و نتايج تقوى است. بدون ترديد آن كس كه تقوى پيشه مى‏سازد، خود را به خواست خدا از آتش بركنار نگاه داشته و به تمام خير دنيا و آخرت دست يافته است. و هر كس ديگران را به رعايت تقوى و داشتن پروا دعوت و توصيه كند، بهترين موعظه و نصيحت را انجام داده است. خداوند در پرتو لطف و مرحمتش ما را از متقيان و پرواپيشگان قرار دهد.

وصيت امام به جميل بن دراج:

بهترين شما ،سخاوتمندان شماست و بدترين شما بخيلان و تنگ نظران شماست. و از عمده‏ترين كارهاى شايسته،
نيكى و احسان به برادران دينى و كوشش در رفع نيازمنديهاى ايشان است كه بدين وسيله دماغ شيطان به خاك ماليده مى‏شود و انسان از شعله آتش محفوظ مى‏ماند ووارد بهشت مى‏شود. اى جميل! اين سخن مرا به ياران و اصحاب نيكوكارت برسان.
جميل پرسيد: فدايت شوم، اصحاب نيكوكار من كيستند؟
امام فرمود: آنان كه هم در سختى و هم در رفاه به برادران دينى خود نيكى و احسان مى‏كنند. اى جميل! انجام چنين كارى براى شخص دارا، آسان است. خداوند عزوجل شخص نادار را در اين زمينه ستوده است آنجا كه فرمود: «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة و من يوق شُحّ نفسه فأولئك هم المفلحون».

وصيت امام به معلى بن خنيس:

امام خطاب به معلى موقعى كه عازم سفر بود فرمود: اى معلى! تنها از خداوند عزت بخواه كه تو را عزيز خواهد كرد.
معلى پرسيد: چگونه‏اى فرزند رسول خدا ؟
امام فرمود: اى معلى! از خدا بترس، همه چيز از تو خواهد ترسيد. اى معلى! با عطا و بخشش، محبت دوستانت رإ؛صظ به سوى خود جلب كن كه خدايتعالى عطا و بخشش را عامل محبت و خوددارى و منع را انگيزه عداوت و دشمنى قرار داده است. پس اينكه از من چيزى بخواهيد و من آن را به شما بدهم نزد من دوست داشتنى‏تر از آن است كه چيزى از من نخواهيد و من هم چيزى به شما ندهم و در نتيجه نسبت به من احساس كينه و عدوات كنيد. و هر چه خداوند عزوجل به دست من به شما مى‏رساند، در حقيقت، سپاس براى اوست. پس در برابر عطا و بخشش من، سپاسگزار خدا باشيد.

وصيت امام به سفيان ثورى :

سفيان مى‏گويد: صادق، فرزند صادق يعنى جعفر بن محمد عليهما السلام را ديدار و عرض كردم: اى فرزند رسول الله! مرا توصيه و سفارش بفرمائيد.
امام: اى سفيان! شخص دروغگو مروت و مردانگى، و آدم بيحال دوستى و رفاقت، و انسان حسود راحتى ندارد، و شخص بد اخلاق، به سيادت و آقائى نمى‏رسد.
سفيان: باز بفرمائيد.
امام: اى سفيان! به خدا اطمينان داشته باش تا مؤمن راستين شوى و به قسمت خدا راضى باش تا بى نياز گردى و با همسايه‏ات به خوبى رفتار كن تا مسلمان شمرده شوى و هرگز با شخص فاجر و نابكار هم صحبت و رفيق مباش كه او فجور و زشتكارى به تو ياد مى‏دهد و هميشه در مسائل زندگى با كسانى كه از خدا خشيت دارند، مشورت كن.
سفيان: باز بفرمائيد.
امام :اى سفيان! هر كس خواهان عزت باشد بدون قوم و خويش، و بى نيازى بخواهد بدون مال و دارائى، و طالب شكوه و عظمت باشد بدون سلطنت و حكومت، بايد از چهار چوب ذلت و خوارى معصيت بيرون آيد و به دايره عزت طاعت الهى قدم بگذارد .
يك روز سفيان به امام صادق (ع) عرض كرد: از حضورتان نمى‏روم مگر آنكه مرا حديث بفرمائيد.
امام فرمود: من براى تو حديث بازگو مى‏كنم، ولى زيادى حديث تو را سود نمى‏بخشد. اى سفيان! هرگاه خداوند نعمتى به تو عطا كرد و تو دوست داشتى كه آن نعمت براى تو پايدار بماند، پس فراوان حمد و سپاس خدا را به جاى آور كه خداوند عزوجل در قرآن مى‏فرمايد: «لان شكرتم لازيدنّكم» (اگر سپاس گوئيد بر (نمعمت) شما مى‏افزائيم). و{ P - ابراهيم /P .7} اگر روزى تو اندك شد و دير به تو رسيد، زياد استغفار كن كه در قرآن مى‏فرمايد: استغفروا ربكم انه كان غفاراً يرسل السماء عليكم مدراراً و يمددكم بأموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم أنهاراً . (از خداوند طلب مغفرت كنيد كه او{ P - البقره /P .171} بسيار عفو كننده است. آسمان را براى شما مى‏باراند و شما را با دارائيها و فرزندان كمك و يارى مى‏كند و براى شما باغها و بهشتها قرار مى‏دهد و رودها و چشمه‏ها جارى مى‏سازد). اى سفيان! هرگاه از دست سلطان و جبارى محزون و دلگير شدى زياد «لاحول ولا قوة الا بالله» بگو كه آن كليد فرج و گشايش و گنجى از گنجهاى بهشتى است .
سفيان پس از شنيدن اين نصايح و وصيتها با حركات دستش مى‏گفت سه سفارش و چه سفارشهائى ! (9)

پی نوشت

1- اصول كافى، ج 2، ص .636
2- روضه كافى، ص .288
3- روضه كافى، ص .244
4- بصائر الدرجات،ص .526
5- الحشر /.9 خصال، ص .96
6- مجالس شيخ طوسى، مجلس .11
7- بحار الانوار، ج 78، ص .192
8- همان كتاب، ص 226، حديث .9

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


محب شهدای گمنام شیراز


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ شنبه 2 مهر 1390 ] [ 12:42 ] [ علیرضا دهقانی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بصیرت را در همه ابعاد زندگی خود پیاده کنیم تا دینمان و عقایدمان را ناخواسته و نفهمیده به یغما نبرند. التماس دعا
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت و آدرس basirat110.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب